به بهانه روز نیایش

مسابقه استانی نیایش با هدف تلفیق هنر و نمایش (نزدیکی به خداوند)، جذب هنرمندان استان در رشته‌ها و بخش‌های مختلف و پرورش و گسترش هنر اسلامی به همت کانون فرهنگی هنری مسجد جامع گلشن در سال ۱۳۹۲ برگزار شد که در ادامه می توانید منتخب آثار برگزیده این مسابقه را مشاهده نمایید.

بخش پیامک

*دستانم را ببین / چگونه ملتمسانه به سمت توست/ پرم کن از محبت بى کران خویش (اکرم شقایق)

بخش شعر

 سروده حسین عبدی – گرگان

ای خدا یک پنجره  پرواز ده

بال های روشنم را  باز ده

ای خدا در این قفس  پوسیده ام

مرده ام با هر نفس پوسیده ام

ای خدا چشمم به اشکی تشنه است

در گلو بغضی به رنگ دشنه است

ای خدا هر کس سراغ از من گرفت

یک شقایق زار، داغ از من گرفت

ای خدا از بی چراغی خسته ام

بی صفای کوچه باغی خسته ام

چشمه اماره ام را کور کن

پس مرا با آینه محشور کن

ای خدا گر بیش یا کم زیستم

در هوای شرجی غم زیستم

چون غزل از عشق، لبریز است دل

سرزمینی مثنوی خیز است دل

این غزل ها حافظ آهنگ است و بس

مثنوی ها مولوی رنگ است و بس

ای خدا امشب قلندر می شوم

آتش غم را سمندر می شوم

ای دل من ای دوبیتی خوان من

ای تو بابا طاهر عریان من

شعله غم در تنم افروختی

جامه آتش برایم دوختی

در هوایش از هوی خالی شدم

پر زدم عین سبکبالی شدم

دره بودم کوه سان پیدا شدم

قطره بودم رفتم و دریا شدم

ای خدا نامت کلید کارهاست

نام تو مفتاح مشکل های ماست

ای خدا نام تو خورشید شب است

بر لب ما ذکر یارب یارب است

نام تو از سنگ می جوشاند آب

نام تو در شب برآرد آفتاب

نام تو آب حیات بندگان

می دهد بر بنده عمر جاودان

یاد تو آرامش جان و دل است

دل بدون عشق تو مشتی گل است

نام تو با فطرتم آمیخته ست

عشق را از طور دل انگیخته ست

ما به تو محتاج و تو مشتاق ما

در نگر معشوق ما عشاق را

ای که رحمانی و بخشودن تو را ست

نادمان را عفو بنمودن تو را ست

ای رحیم ای کردگار مهربان

مهر تو صد جلوه دارد در جهان

بال پروازی که با آن می رهیم

هست بسم الله الرحمن الرحیم

گر گناهی سر زند از بنده ای

در گذر ای آن که بخشاینده ای

ای خدا تنها تو را باید ستود

چون تو هستی صاحب هر ذی وجود

ای که تو پروردگار عالمی

ای که هستی بخش جن و آدمی

ای که نبض گل برایت می تپد

قلب بلبل در هوایت می تپد

ای که باران، رحمت جاری توست

ای که از لطفت گیاه و سبزه رست

ای خدا ای صاحب هفت آسمان

خالق خورشید و ماه و کهکشان

هفت دریا را تو گستردی خدا

هرچه می بینم تو پروردی خدا

ای خدا تنها تو را باید ستود

ای خدا ای صاحب بود و نبود

ای که بخشاینده ای و مهربان

در نگر بر بندگان ناتوان

عفو فرما گر خطا کردیم ما

ای که رحمان و رحیمی ای خدا

سقف عالم می شکافد آن زمان

می شود خاموش، چشم آسمان

ای خدا ای صاحب روز جزا

در گذر از ما گنهکاران، خدا

صاحب روز حسابی ای خدا

رحم کن بر بندگان بی نوا

ای یگانه داور عادل، خدا

ای خدا ای صاحب روز جزا

می پرستیم از دل و از جان تو را

از تو می جوییم یاری ای خدا

بنده آن آستان هستیم ما

تو عظیمی جملگی پستیم ما

ما تو را تنها پرستش می کنیم

هر چه خواهیم از تو خواهش می کنیم

پس به ما یاری رسان ای کردگار

بندگان را نیست جز تو هیچ یار

ای خدا  ره بیش و رهزن بی شمار

ای خدا ما را به راه راست آر

راه تاریک است و گمراهیم ما

پس هدایت از تو می خواهیم ما

ای خدا ما را که جویای تو ایم

پس هدایت کن به راه مستقیم

راه آنانی که نعمت داده ای

هم به ایشان نور و عزت داده ای

مردمی که بنده خوب تو اند

نه ره آنان که مغضوب تو اند

راه جمله انبیا و اولیا

بندگان صالح تو ای خدا

راه آنانی که جویای تو اند

قطره های ناب دریای تو اند

نه ره مغضوب ها و گمرهان

که زیان بینند در هر دو جهان

*نقاشی کودک( آرامیس تازیکی)

*عکاسی