یادداشتی به بهانه هفته کتاب و کتاب خوانی
جهان هستی، کتابی است که به قلم دانایی و جوهر آگاهی نوشته می شود و انسان؛ موضوع نگارشی است که بر محور توحید و متکی بر فطرتی الهی، تمام داستان را به خودش اختصاص می دهد.
آن گاه که رسول خوبی ها و نبی زیبایی ها، برای ابلاغ پیام و هدایت مردمان برانگیخته شد، کار سترگ خود را با أِقرأ بِاسمِ رَبِّکَ الّذی خَلَقَ آغاز کرد؛ خطابی از جنس روشنایی و رهایی؛ روشن به نور دانایی و رها از جهل و تاریکی. و چه ظلمتی دردناک تر از جهل، که آدم سوز است و انسان ستیز و تاراج برنده گوهر گرانبار عمر؟!!
انسان با خواندن، از خزان، خود را به سرزمین سرسبز بهار می رساند، هوشیاری اش را به رخ فرشتگان می کشاند، ظرفیت های وجودی اش را چنان شکوفا می کند که لایق خطاب خداوندی وَ کَرَّمنا بَنی آدم و شایسته جایگاهی بالاتر از فرشتگان می شود تا بر او سجده احترام بگذارند و بزرگش بدارند.
به خواندن کتابِ جان، چراغی به روشنایی ابدیت بر می افروزیم و چشمی برای دیدن جانان می ستانیم. و چنین است که دیگر، جهان هستی، کهنه کتابی نمی شود که پایان آن گم گشته باشد.
مراد خاتم که فرمود: «زگهواره تا گور دانش بجوی اُطُلبوا العِلمَ مِن المَهدِ اِلَی الَّهَد» اگر تن رنجور و ناتوان را به خوردن درمان می کنند، جانِ تشنه دانایی را به چشمه زلال کتاب آفاق و انفس می برند و چنان سیرابش می سازند که پرده های جهل را از برابر چشمانش می درند و می برند.
اگر آدمیان را به عمل صالح فراخوانده اند، پیش از آن، آراستن فکر و نفس را به روشنایی بخش دانش خواسته اند. آن گاه که به سرزمین بی انتهای دانستن قدم می گذاریم، بودن خویش را با تمام وجود احساس می کنیم.
دوستی تان با جان و جانان برقرار و مستدام باد.
دکتر خسرو مزرعی/ استاد دانشگاه